جلسه با خودم!
من خیلی اهل خانواده هستم و وقتی زیادی تنها میمونم ممکنه کارم به جنون کشیده بشه اما لازم دارم که ساعتهایی رو هم برای خودم باشم!
تو توییتر هر از گاهی به شوخی مینوشتم که قراره با خودم جلسه داشته باشم ولی در عمل این حرفم خیلی واقعیه! معمولا از چند روز جلوتر برای جلسهی با خودم پلن میکنم. جلسهی اینجوریه که من گاهی لازم دارم نیمساعت به دور از شلوغی و هیاهو با خودم توی کافه یا یک جای خلوت بشینم و کمی فکر کنم، شاید جملهی درستش این باشه که ذهنم رو خلوت کنم.
گاهی دوست دارم پشت شیشه و تو آفتاب ملایم بعد هدفونم رو بکنم تو گوشم و به برنامه زرد رادیویی گوش کنم، دوست دارم که بیخیال باشم و تو اون دقایق به چیز اضافهای فکر نکنم ولی بیشتر دوست دارم دفترچه یادداشت کاغذیم رو برداریم و چیزهایی که توی ذهنمه یادداشت کنم.
اگه که تجربهش نکردید باید بگم بعضی وقتها اثر همین نیم ساعت چهل دقیقه توی زندگی من مث معجزه میمونه و حس میکنم حالم بهتر شده.
میخوام عنوان چیزهایی که تو چند هفتهی اخیر و تو جلسات با خودم نوشتم رو اینجا به اشتراک بگذارم.
-
• چه چیزهایی حس خوبی به من میده، یعنی فارغ از زمان و شلوغی زندگی اگه که وقتش رو داشتم چی کار دوست داشتم انجام بدهم؟
• یکبار نوشتم که چه کارهایی رو دوست دارم تو چند ماه آینده انجام بدهم؟ اینها چیزهایی که با قبلی فرق داره یعنی پلن دارم که حتما شروعش کنم.
• تو یادداشت آخر با خودم تصمیم گرفتم دوباره برم سراغ ساز و برای دل خودم یادم بگیرم. نشستم برای خودم یادداشت کردم چه موقعیتهایی رو دارم، قبلا چه اشتباهاتی کردم و الان باید خیلی منطقی و معقول در موردش فکر کنم. حالا شاید این مورد آخر رو وقتی که به نتیجهی مطلوبی رسیدم بیشتر در موردش نوشتم.
خلاصهی این پست اینکه اگر این کار رو تجربه نکردید امتحانش کنید. گاهی با خودتون جلسه بگذارید، خودتون رو به یه قهوه دعوت کنید و با خودتون حرف بزنید، ببینید چی دوست دارید، برنامهتون برای آینده دور و نزدیک چیه.