دفتر حفظ و نشر آثار اینجانب
نوشتن رو دوست دارم، نوشتن حتی چیزهای کوچیک به من کمک میکنه که بتونم ذهنم رو آروم کنم و حتی کمی بهتر به شرایط و چیزهای مختلف زندگی فکر کنم. وقتی چیزی رو مینویسم انگار از زاویه بالا بهش نگاه میکنم.
حتی خوندن یادداشتهای روزانهی بقیه آدمها رو دوست دارم! خیلی پیش اومده که روزمرگی کسی رو در شکل کتاب یا وبلاگ خوندم و آدمهای اطراف پرسیدن که چی؟ یا چقدر بیمعنیه اما واسهی من همین کلمههای کوتاه معنی جالبی داره و حتی گاهی بهترین راه بیان حس و حاله!
به جز این وبلاگ و اکانت توییتر، چیزهایی رو هم برای خودم به صورت روزانه مینویسم، چیزهایی که هیچ جایی پابلیش نمیشه و روی کامپیوتر شخصی خودمه، این میتونه شامل چیزهای خیلی ساده و روزمره زندگی باشه تا چیزهایی که تو ذهنمه و دلم نمیخواد کسی ازشون چیزی بدونه، مدتی پیش شروع به نوشتن Journal کردم+ که خیلی هم خوب بود اما مشکلی که داشت شاید نوشتن روی کاغذ بود که کمی کار رو سخت میکرد و از طرفی هم قابل پیگیری نبود. یعنی نمیشد وقتی که دنبال چیز خاصی هستم Ctrl F رو بگیرم و پیداش کنم! اینم از اثرات دنیای دیجیتالیه!
از چند هفتهی پیش اپلیکیشن خیلی کوچیک و سادهای پیدا کردم که دنیا رو واسم عوض کرده! اگه اهل نوشتن Journal و چیزهای ساده هستید Day One رو پیشنهاد میکنم که میتونید روی Android یا IOS داشته باشیدش! روی نسخه Free که کار من (و احتمالا امثال من رو) راه میاندازه، روی این نسخه میشه یک نوع Journal داشته باشید و برای هر مطلب یک عکس و تگ اضافه کنید. این یادداشت یا همون Journal میتونه شامل هر چیزی باشه، از اتفاقات زندگیتون تا وضعیت رشد بچهتون، شغلتون و یا هر چی!
هر شب برای خودم چیزهای خیلی مهم رو توی این اپلیکیشن یادداشت میکنم. مثلا اینکه از امروز تصمیم گرفتم اینطوری ورزش کنم یا که حال روحیم این شکل بود و یا حتی اینکه رفتم دکتر و فلان قرص رو بهم داد! من برای خودم معمولا یک عکس مرتبط هم به مطلب روز اضافه میکنم.
اینها چیزاییه که از طرفی دوست دارم بنویسم و از طرفی هم گاهی لازمه بدونم چه تاریخی اتفاق افتاده و من چی کار کردم. تا حالا تلاش کردید فکر کنید دفعهی آخری که حالتون خوب نبوده کی بود و چی کار کردید؟ شاید ثبت اونها بتونه بهتون کمک کنه که بتونید چیزهای مختلف رو ردیابی کنید!
هزار سال پیش یه آشنای دوری داشتیم که همه چی رو یادداشت میکرد، مثلا ساعت ورود و خروج به شرکتشون تو چند سال قبل رو هم میتونست پیدا کنه، اون وقتها بهش میخندیدیم یا فکر میکردیم چه ارزشی داره؟ اما نمیدونم این عادته یا چیزی که بعضی آدمها دوست دارن و باهاش آروم میگیرند؟ چند شب پیش فکر میکردم هزار سال بعد از مرگ من احتمالا من میتونم یک «دفتر حفظ و نشر آثار اینجانب» داشته باشم که خزعبلاتی که هزار تا جا نوشتم رو گرد آوری و منتشر کنه!