ختنه کردن یا نکردن نوزاد

شاید ده دوازده سال پیش وبلاگ یه خانمی به اسم ماندانا رو می‌خوندم که در مورد ختنه نکردن پسرش نوشته بود، راستش اون روزها که من بچه نداشتم و ایران زندگی می‌کردم، با خوندن اون مطلب به نظرم همه چی منطقی بود و جای هیچ فکر و شبه‌ای هم باقی نمی‌موند اما در مورد من، مثل خیلی چیزهای دیگه وقتی خودم تو اون موقعیت قرار گرفتم حس کردم چه تصمیم سختیه! فکر کردن و تصمیم گرفتن در مورد ختنه کردن یا نکردن پسرمون مصادف با بحث داغ توییتر فارسی شد که هر کسی نقطه نظر خودش رو می‌گفت، بعضی‌ها از منظر علمی و پزشکی، بعضی فرهنگی و مذهبی و حتی یکسری بحث زیباشناسی! اگر دوست داشتید این لینک در مورد جمع بندی ختنه کردن یا نکردن رو بخونید.

چند ماه پیش با یکی از دوستان بحث ختنه کردن بچه پیش اومد، یه چیز جالبی می‌گفت، به شوخی گفت این مثل اپل و اندرویده! بحثیه که شاید هیچ‌وقت خیلی نمی‌تونی بگی چه کاملا درسته و چی کاملا غلط. موافق و مخالف هر کدوم تحلیل‌ها و نظرات خودشون رو دارن که هر کدوم هم می‌تونه از منظری درست باشه!
این رو از این بابت اضافه کردن که سلب مسؤلیت کنم! اگر که به این مطلب رسیدید و در حال بررسی ختنه کردن یا نکردن بچه هستید چیزهایی که اینجا می‌نویسم فقط نظرات منه بر اساس چیزهایی که فکر کردم و بهشون رسیدم. خب چرا اینها رو اینجا شر می‌کنم؟ اول اینکه شاید یکی مثل ما دنبال بررسی بیشتر و خوندن نظرات سایر پدر و مادرها بود و دوم اینکه مثل خیلی بخش‌های زندگیم دوست داشتم که در موردش مطلبی بنویسم. اما اگر شاید به هر دلیلی تصمیم دیگه‌ای گرفتید قطعا برای خودتون تحلیل و منطقی دارید که شاید با چیزهایی که من می‌نویسم مغایر باشه!

 

چرا فکر کردیم ختنه نکنیم؟

اول اینکه خیلی ساده و مختصر ما این نتیجه رسیدیم که «ختنه نکنیم»، چون که همه چیزهایی که در موارد فواید ختنه می‌خوندیم همه در وضعیت «اما و اگر بود» یعنی منطق خیلی جاها این بود که ختنه بکنید که خطر عفونت کاهش پیدا می‌کنه اما خب می‌شه اینو به خیلی چیزهای دیگه تعمیم داد، یه جورایی انگاری حذف صورت مساله می‌اومد. چیزی که گمونم حداقل با شرایط فعلی بهداشتی جامعه و دنیا دیگه منطقی به نظر نمی‌رسه! اگه این تحلیل درست باشه آیا می‌شه گفت بقیه افراد مذکر که غیر از این عمل کردند همگی در معرض عفونت و هزار داستان پزشکی دیگه هستند؟

ما با دو سه تا دکتر شامل دکتر خودمون، GP و دکتر بچه صحبت کردیم و همه روی این نظر داشتند که اگر بر اساس عرف، سنت و فرهنگ خودتون باید این کار رو انجام بدهید، مشکلی نیست اما از نظر علمی و پزشکی چیزی نیست که ما توصیه کنیم که باید انجام بشه.

تو خیلی موارد این سوال پیش می‌آد (حتی از بین دوستان خودمون هم اینو پرسیدن) که خب ماها تو ایران ختنه شدیم و می‌دونیم که مشکلی هم نبوده، پس چرا نباید این کار رو واسه بچه خودمون انجام بدیم؟ راستش برای من این سوال پیش می‌آد که خیلی چیزهای دیگه هم بوده که قبلا و حتی حالا تو ایران داره انجام می‌شه آیا ما همه‌ی اون کارها رو قبول داریم؟
در مورد ختنه مثل خیلی خیلی سخته که بدونیم مثلا رابطه جنسی با پارتنرمون اگر ختنه نشده بودیم کیفیت بهتری داشت یا نه؟ آیا ختنه شدن یا نشدن تاثیری در حساسیت جنسی برای آقایون داره؟ پس به نظرم تو این مورد هم با قطعیت نمی‌شه گفت که بهتره همون راه قبلی که شاید بی‌خطر بوده رو ادامه بدهیم. شاید انجام ندادنش مفیدتر و بهتر باشه.
چیزی که دکتر استرالیایی ما گفت این بود که در استرالیا کمتر از سی درصد پسرها ختنه می‌شن، یه بعد دیگه قضیه این بود که ما داریم تو این جامعه زندگی می‌کنیم، به هر دلیلی خیلی از سنت‌ها و چیزهای مذهبی که تو جامعه خودمون باهاش درگیر بودیم رو کنار گذاشتیم، پس حالا چرا باید برای این مورد استثنا بگذاریم؟ آیا ما آدمهای مذهبی یا سنتی هستیم که بایستی به این ختنه کردن به عنوان یکی از اصول خودمون پایبند باشیم؟ جواب ما به این سوال قطعا نه بود.

یک مورد دیگه که شاید خیلیا بهش بخندن (دیدم که می‌گم!) و فکر کنند این ما هستیم که به عنوان پدر و مادر مثل خیلی چیزهای دیگه در مورد بچه‌هامون باید در موردش تصمیم بگیریم، پس بایستی که انجامش بدهیم، اما ما معتقد بودیم اینکه قرار باشه تغییر دائمی و غیرقابل برگشتی انجام بدهیم خیلی درست و منطقی به نظر نمی‌رسه ما حتی در مورد دخترمون هم تا امروز گوشش رو سوراخ نکردیم، علیرغم اینکه همه جا عرفه اما تصمیم گرفتیم اینو هم محول به زمانی بکنیم که خودش تصمیم گرفت گوشش رو سوراخ کنه، حالا اگه همین رو در مورد ختنه هم در نظر بگیریم حساسیت شاید چند برابر بشه. اگر روزی پسرمون از ما بپرسه چرا به چنین نتیجه‌ای رسیدی همه اینها رو بهش توضیح می‌دهم و می‌گم تصمیم ما برای چی این بود و چرا همچین تصمیمی گرفتیم.