همچنان در انتظار کار جدید
همونطور که قبلا اینجا نوشته بودم آفر و قرارداد کار جدید رو امضا کردم و بعد از حدود دو هفته همچنان منتظرم که شرکت Partner (که کارهای Police check و identity verification رو انجام میده) مدارک مختلف رو verify کنه و نتیجه Police check رو اعلام کنه.
قبلا هم گفته بودم که شرکتهای بزرگ ظاهرا عجله زیادی برای شروع به کار ندارند و برای پروسه استخدام تا شروع به کار دو تا سه ماه در نظر گرفتند. در مورد من که عملا بیشتر از دو ماه از مصاحبهی اول گذشته و عملا هنوز در شرکت قبلی مشغول به کارم، اگر ۴ هفته زمان notice برای محل کار فعلی رو هم در نظر بگیریم اینجوری که معلومه حالا حالا خبری از کار جدید نیست!
قاعدتا با توجه به اینکه تاریخ شروع به کار جدید هنوز اعلام نشده، من هم هنوز استعفا ندادم و کسی نمیدونه که چه برنامهای دارم و این برای من خیلی سخته!
از طرفی در کار فعلی چالشهای روزانهی خودم رو دارم ولی چون میدونم که رفتنی هستم کمی بیپرواتر کارمندی میکنم و یکسری چیزهای بلند مدت رو خیلی جدی نمیگیرم! گاهی با خودم مرور میکنم که مراحل استعفا دادن رو چطوری اجرا کنم؟
در عین حال هم همچنان گاهی به این فکر میکنم چرا باید این روند و روتین کار و کارمندی رو بهم بریزم؟ وقتی میدونم تو کار فعلی باید دقیقا چه کاری بکنم، آدمها و چالشها رو تا حدود زیادی شناختم چرا باید بزنم زیر همه چیز و برم خودم رو بندازم وسط کار و چالشهای جدید؟ این چیزیه که هنوز هم گاهی فکرم رو مشغول میکنه.
گاهی به سالها و روزهای اول مهاجرت فکر میکنم، اینکه مخصوصا اون اوایل احساس میکردم چقدر از همه چی عقبم و چقدر باید یاد بگیرم. من اون روزها و ماههای اول همیشه در حال گوگل کردن و یاد گرفتن بودم، حس میکردم یه فاصله عمیقی با دنیای جدیدم دارم و هیچی نمیدونم! حس عجیبی بود. حالا بعد از مدتها دوباره قراره که از اون نقطه امن خودم بیرون بزنم و شاید همینه که کار رو کمی سخت میکنه.
باز هم درباره روند کار و چالشها و چیزهایی که فکر میکنم اینجا مینویسم! با اینجانب همراه باشید….