نقش شرکتها در کمک به موسسات و افراد نیازمند

در ادامه‌ی یه سری برنامه‌هایی که قبلا در موردش نوشته بودم چند وقت پیش دیدم که جایی خواسته بود که شرکتها و افراد ثروتمند ایرانی هم کمی به سمت کمک به موسسات مردمی خیریه حرکت کنن، از اونجایی که خیلی کلمه «خیریه» رو دوست ندارم به جاش از همون Charity استفاده می‌کنم! خیریه برای من به شخصه بار منفی داره، دوست ندارم ذهنم درگیر کلمه‌ها بشه.
 
از چند ماه پیش شرکتمون ایمیل می‌زد که اگه دوست دارید توی برنامه Steptember رجیستر کنید، روی سایت با همکارهاتون تیم درست کنید و شرکت هزینه‌های مربوط به رجیستری رو پرداخت می‌کنه، حالا ماجرا چیه؟ این موسسه تلاش می‌کنه به کودکان و بزرگسالان که دچار فلج مغزی هستن کمک کنه، افراد و شرکتها می‌تونن رجیستر کنن (که این پول صرف کمک به افراد مبتلا به فلج مغزی می‌شه)؛ بعد از انجام این مراحل برامون یه ساعت قدم‌شمار و یکسری اطلاعات از طریق Steptember ارسال شد و حالا ما باید از چهارم سپتامبر تا آخر ماه حداقل روزی ده هزار قدم برداریم، تو بروشور نوشته بود که ما باید حداقل روزانه ده هزار قدم برداریم ولی با توجه به لایف‌استایل این روزها به صورت میانگین هر فرد بزرگسال فقط حدود سه هزار قدم در روز برمی‌داره، بگذریم!
 
 

قاعدتا  اطلاعات مربوط به فعالیتهای روزانه رو از طریق اپلیکیشن و وب‌سایت ثبت می‌کنیم؛ صرفنظر از جو رقابتی که ایجاد می‌کنه شرکت هم بر اساس فرمولی و بر اساس قدم‌های افراد شرکت کننده به این موسسه کمک می‌کنه.
 
معمولا و به صورت مداوم ایمیل‌هایی از طریق Steptember می‌گیریم که بعضیاشون واقعا تاثیرگذاره، با دیدن ویدئوی زیر تصمیم گرفتم کمک کوچیکی بکنم، حتی تو فکرم از طریق وب‌سایتشون صفحه Foundation درست کنم و با بعضی از دوستان خیلی نزدیک به اشتراک بگذارم.
 
یه پرانتز کوچیکی باز کنم، توی سایت خیلی شفاف توضیح داده که کمک‌ها چی می‌شه و اگه چقدر کمک کنید این مرکز چه کاری می‌تونه انجام بده.
بسته‌ای که برای شرکت کنندگان از طریق پست ارسال می‌شه:
 
 
.

چراغی که به خانه رواست

راستش خیلی ذهنم به این مشغول شده که چقدر باید به این موسسه کمک کنم؟ بحث انسانی قضیه خارج از بحث جغرافیاست اما از طرفی گاهی به «چراغی که به خانه رواست…» فکر می‌کنم به اینکه مخصوصا با وضعیت دلار همین کمک کوچیک شاید توی ایران خودمون بیشتر فایده داشته باشه!
 
چرا این پست رو نوشتم؟
این پست رو از دو بابت نوشتم اول اینکه ای کاش چنین برنامه‌هایی تو ایران هم همه‌گیر بشه، شرکتها و موسسات سعی کنن به نوبه خودشون مشارکت کنن و دوم اینکه داشتم به این فکر می‌کردم چقدر موسساتی مثل محک یا رعد هستن که مورد اعتماد مردم باشن و خیالمون راحت باشه که اینها می‌تونن پول رو به دست کسی که بهش نیاز داره برسونننمی‌دونم بتونیم یا نه؛ ولی شخصا فکر می‌کنم کمکهای مستمر (هر چند به صورت خیلی کوچیک و کم) خیلی بهتر از یه پولیه که سالی یکبار یا هر وقتی که هوس کردیم به این Charity‌ها پرداخت کنیم.
 
 
در پایان پست اگه اینجا رو می‌خونید و ایده‌ای داشتید که بتونین باهام سهیم بشین لطفا به اشتراک بگذارید، خوشحال می‌شم که بیشتر در مورد این ماجرا و Charityها در ایران بدونم.