چرا برای پیدا کردن کار جدید تنبلی می‌کنیم؟

اینکه می‌خوام بنویسم ربطی به این نداره کجا کار می‌کنیم ایران یا هر جایی، بخشی از این یادداشت هم فقط واسه خودمه که بتونم این رو توی برنامه آینده‌م بذارمموندن برای مدت طولانی تو محیط کار مثل هر چیزی مزایا و معایبی داره، به نظر من و در حالت کلی اشکالاتش خیلی بیشتر از فوایدشه، اما چی می‌شه که می‌چسبیم به جایی و به جای دیگه فکر نمی‌کنیم. می‌تونه دلایل مختافی داشته باشه:   کم بودن  قدرت ریسک‌پذیری: ریسک کردن کار راحتی نیست، احتمالا وقتی یه جایی مستقر شدیم فکر کردن به اینکه جای جدید باید با آدمهای جدید، ابزار جدید و محیط جدید کار کنیم کار آسونی نیست! مخصوصا اگه زیاد اهل جابه‌جا شدین نباشیم این کار سخت‌تر هم می‌شه.

آمادگی لازم برای پیدا کردن کار: اصولا برای کار جدید لازمه خودمون رو آپدیت کنیم. ممکنه لازم باشه چیز جدید بخونیم، رزومه‌مون رو آپدیت کنیم. خصوصا اگه در زمینه تکنولوژی فعال هستید حتما می‌دونید که وقتی گپ با ابزارهای جدید داشته باشیم برای این آپدیت کردن باید زمان بذاریم و هزینه کنیم!
تنبلی و شکستن روتین: وقتی جایی برای مدتی کار می‌کنیم آدمها و شرایط و اشکالات رو می‌شناسیم، یه روتینی داریم و خیلی از ما برای شکستن این روتین و اینکه خودمون رو بندازیم توی کار جدید تنبلی می‌کنیم، ممکنه با خودمون فکر کنیم خب هستیم دیگه، چه کاریه؟


ولی چرا خوب و لازمه که کارمون رو عوض کنیم؟

تا جایی که تجربه دارم این مورد در استرالیا و ایران یکیه! وقتی جایی مشغول کار هستیم خیلی سخته که بتونیم دستمزدمون رو بالا ببریم؛ باید هزار جور چونه زنی بکنیم که درصدی با اما و اگر روی حقوق‌مون بذارن. در حالیکه می‌بینیم آدمای جدید تو همین شرکت خودمون با حقوق‌های بالاتری کار رو شروع می‌کنن. به هر حال بخش مهمی از کار کردن هم پول در آوردنه؛ یکی از راههاش اینه دنبال کار و شرایط بهتری از چیزی که داریم باشیم!
 
بیشتر یاد می‌گیریم: یه آشنایی داشتیم حدود بیست سال پیش، تو یه شرکتی کار می‌کرد و تخصصی داشت که فقط به درد همونجا می‌خورد، هیچ وقت شاخک‌هاش کار نکرده بود که این کار دائمی نیست، وقتی که عذرش رو خواستن دانش و مهارت زیادی برای کارهای موجود در مارکت نداشت. عوض کردن کار جدید اگر با هدف باشه بهمون کمک می‌کنه تجربه کنیم و بیشتر یاد بگیریم.
 
ارتباط با آدمها: تو شرکت فعلی با چند نفر در ارتباط هستید؟ به قول اینجایی‌ها چند تا کانکشن دارید؟ پنج تا؛ ده نفر یا بیشتر؟ جابجا شدن و محیط کار جدید باعث می‌شه با آدمهای بیشتری در ارتباط باشیم. بخش بزرگی از دنیای امروز هم همین ارتباط و کانکشن‌هاست. احتمالا موندن طولانی مدت در محیط کار باعث می‌شه خودمون رو از این ارتباط و شناختن آدمهای بیشتر محروم کنیم.
 
به فکر خودمون باشیم: شاید گفتنش با این صراحت درست نباشه ولی واقعیت اینه که علیرغم خیلی حرفها شرکتها ما رو به عنوان یک آبجکت می‌بینن که داریم در راستای هدفشون حرکت می‌کنیم، باید به فکر خودمون باشیم، باید بدونیم که باید در راستای هدف کاری خودمون حرکت کنیم. لازم نیست همیشه یک کار Junior یا Mid-level رو دنبال کنیم!
 
تجربه‌ی بیشتر: یاد گرفتنی که بهش اشاره کردم همیشه و لزوما شامل تکنولوژی و ابزار نیست واقعیتش اینه که ما تو محیط کار یاد می‌گیریم چطوری با آدمها تعامل کنیم، چی بگیم، چی نگیم و چطوری رفتار کنیم. این موضوع در مورد کارهای اول و خصوصا بعد از مهاجرت بیشتر از هر وقتی نمود پیدا می‌کنه، خیلی وقتها ناگزیر هستیم که تجربه کنیم و به مرحله بعدی وارد بشیم.