هنوز عادت نکردم!
منتشر شده در: دسامبر 4, 2016
هیچ وقت تو ایران ماشین صفر نداشتم که تجربهیی در مورد بازدیدهای دورهیی ماشین داشته باشم، معمولا از اونجایی که خیلی علاقهیی به این کارها هم نداشتم و یه طورایی از برخورد با ماجراهای مختلف عاجز بودم، همهی کارهای سرویس و معاینه فنی و … رو هم اطرافیان انجام میدادن.
اینجا نحوهی سرویسدهی، برخورد با مشتری و مثل خیلی کارهای دیگه روتین شده، برای حداقل من که شاید هیچ وقت برخوردهای این چنینی و احترام به وقتم رو ندیده بودم خیلی خوشایند و هیجان انگیز بود. خیلی سال پیش وقتی تو ایران درگیر پروسه مهاجرت بودم دوستی توی وبلاگش نوشته بود اینجا به وقت و شخصیتتون احترام میگذارن.
اینجا نحوهی سرویسدهی، برخورد با مشتری و مثل خیلی کارهای دیگه روتین شده، برای حداقل من که شاید هیچ وقت برخوردهای این چنینی و احترام به وقتم رو ندیده بودم خیلی خوشایند و هیجان انگیز بود. خیلی سال پیش وقتی تو ایران درگیر پروسه مهاجرت بودم دوستی توی وبلاگش نوشته بود اینجا به وقت و شخصیتتون احترام میگذارن.
مثل خیلی کارهای دیگه لازم نیست مراجعه حضوری و حتی تماسی داشته باشید، خیلی ساده و از توی وبسایت لاگین کردم و بر اساس زمان خودم تصمیم گرفتم جمعه اول وقت ماشین رو بذارم برای سرویس و برای حدود ساعت پنج عصر برای تحویلش برگردم.
اگه بخوام از اول ماجرا بگم اینکه بلافاصله که با ماشین رفتم داخل بخش سرویس مثل دفعات قبلی منتظر من بودن یعنی کامل میدونستن که برای سرویس چندم اومدم و یک صفحهی پرینت شده از سوابق من دست فرد مربوطه بود، )میبینید کلیت ماجرا خیلی پیچیده و پرهزینه نیست( بهم توضیح داد که تو سرویس چه کاری انجام میشه و حتی سیستم کامپیوتری ماشین و GPS هم آپدیت میشه، در جواب من که سوال کردم این مورد آخر شامل هزینه بیشتر هستش یا جزء سرویس مزدا؛ گفتن که پول اضافهیی لازم نیست پرداخت کنید و این جزء همون سرویس دورهیی خواهد بود (به طرز عجیبی و حداقل طی برخوردهای من، انگار اینجا کسی تلاش نمیکنه که کلاه آدم رو برداره، شاید اگه همین آدم میگفت باید 50 دلار بیشتر پرداخت کنی قاعدتا من ایدهیی نداشتم و میگفتم اوکی انجامش بدین یا نه نمیخوام، ولی جالبه که روی سایت شرکت تا بازدید دورهی شانزدهم هم معلومه قرار دقیقا چه سرویسهایی انجام بشه و چقدر از مشتری پول بگیرن. خب این شفافیت و این برخورد باعث میشه که حس اعتماد ایجاد بشه و من نگران این نباشم که نکنه کلاهم رو بردارم)
وقتی تو ساعت مشخص شده رفتم ماشین رو تحویل بگیرم، گفتن که صورت کارهای انجام شده و دفترچه گارانتی رو آپدیت کردن و میتونم از توی داشبورد ماشین بردارم. فردی که توی دفتر نشسته بود تا جلوی در ماشین من رو همراهی کرد و آرزو کرد آخر هفتهی خوبی داشته باشم و از سرویس ماشین راضی باشم. – خودم یاد طنزهای زمان بچگی میافتادم که به شوخی و به سبک خارج! میگفتن آخر هفته خوبی داشته باشی و برنامه آخر هفتهت چیه!- میبینید خیلی کارها لزوما کار سخت و پیچیدهیی نیست که مشتری حس خوبی داشته باشه.
شاید این مورد به نظرتون خیلی بزرگنمایی بیاد، ولی برای من همیشه خیلی مهم بوده که بابت پولی که پرداخت میکنم سرویس خوبی بگیرم.
توی راه وقتی داشتم میاومدم به سمت خونه حس کردم چه خوبه که لازم نیست نگران چیزی باشم، لازم نیست حتی نگران وسایل شخصی که مثل عینک آفتابی، فلش و … که توی ماشین دارم باشم.
.
بخش زیادی از این کارها و این روتین برای این انجام میشه که آدمهای اون شرکت یادگرفتن و آموزش داده شدن؛ قطعا من به عنوان مشتری اگه قرار باشه چند سال دیگه ماشین دیگهیی بخرم فکر میکنم خب اگه از ماشین و خدماتی که بهم دادن راضی هستم، چرا باید به شرکت و برند دیگهیی فکر کنم؟
بخش زیادی از این کارها و این روتین برای این انجام میشه که آدمهای اون شرکت یادگرفتن و آموزش داده شدن؛ قطعا من به عنوان مشتری اگه قرار باشه چند سال دیگه ماشین دیگهیی بخرم فکر میکنم خب اگه از ماشین و خدماتی که بهم دادن راضی هستم، چرا باید به شرکت و برند دیگهیی فکر کنم؟