از تبلیغاتی که به خوردمون می‌دهند!

خیلی وقت پیش یه تعریف عامیانه‌یی از تبلیغات خونده بودم که معنیش این بود با ابزارهای مختلف احساس نیاز شما را درباره چیزی که احتمالا بهش نیازی ندارید برانگیزد!
ولی مدتهاست که دیگه دیدن یا ندیدن تبلیغات خیلی دست ما نیست، دیگه بحث تبلیغات روی بیلبورد و مجله‌ها نیست و انواع اپلیکیشن‌ها و موتورهای جستجو دارن ما رو دنبال می‌کنن که الان دنبال چی می‌گردیم؟ و چطور تبلیغاتی باید به خوردمون بدهن! چند هفته‌ی پیش چند تا پایه دوربین رو گوگل کردم، بعد از چند دقیقه که یوتیوب رو باز کردم، شده بود پر از تبلیغات پایه‌ی دوربین! ممکنه ادامه‌ی همین روند ذهن ما رو به این سمت ببره که ما بدون فلان وسیله دیگه نمی‌تونیم زندگی کنیم و برامون حیاتی‌ترین چیز زندگیه!
 
 
 
در همین راستا هفته‌ی پیش Provider موبایلم یه ایمیل زده بود که ماهانه 1 Gb پهنای باند بیشتر بهتون پیشنهاد می‌کنیم به شرطی که فلان اپلیکیشن رو روی موبایلت نصب کنی و روی Lock screen تبلیغ نشونت بدهیم! معلومه که جوابم چی بود؛ دوست ندارم به هر قیمتی بیشتر از این تبلیغات مختلف جلوی چشمم باشه