اندر باب نژادپرستی در استرالیا

خیلی وقتها بحث نژاد‌پرستی همراه با مهاجرته؛ خیلی پیش اومده که ازم پرسیدن اونجا آدمها نژاد‌پرست نیستن؟ تجربه‌ی ناخوشایندی تو استرالیا نداشتی؟ توی ویکی‌پدیا در مورد نژاد‌پرستی نوشته شده: «نوعی پیش‌داوری و تبعیض که متمرکز بر تفاوت‌های نژادی حاصل از تفاوت‌های فرهنگی حاصل از زبان، آداب و رسوم، دین، تاریخ و امثال آن است. ساده‌ترین مثال برای نژاد پرستی برتر دانستن انسان‌های سفیدپوست بر رنگین پوستان است با این استدلال که چون سفید بودن نشانه‌ی برتری است، من سفیدم و تو سفید نیستی پس من از تو برترم.»
اما من می‌خوام در مورد نژاد‌پرستی از منظر دیگه‌یی حرف بزنم. بر اساس تجربه و مشاهدات من، ما ایرانی‌ها خودمون توی بحث نژاد‌پرستی وضعیت خوبی نداریم. اصلا نمی‌خوام در مورد افغان‌های کشورمون، وضعیت‌شون، قوانین مملکتمون، برخورد و نگاههای عموم جامعه چیزی بگم. می‌خوام از این بگم خیلی از ما (حتی بیرون از ایران) فقط اروپایی‌ها، امریکایی‌ها و استرالیایی‌ها رو خارجی می‌دونیم و تو خیلی برخوردها با چینی‌‌ها و هندی‌ها و خیلی نژاد‌های دیگه با پیش‌داوری و بر اساس همین فاکتور «تبعیض نژادی» برخورد می‌کنیم.
مدتی پیش یکی از دوستان تعریف می‌کرد که توی مدرسه به ایرانی دیگه‌یی با لبخند گفته همون که یه کمی بیشتر توی ماهیتابه تفتش دادن (شوخی یخی که در مورد پوست آدمها توی این قرن و تو این مملکت می‌کنن!) دقت کنید که حتم دارم اگه رفتار به مراتب کوچیکتری با همین دوست ایرانی انجام بشه از این شاکی می‌شه که اینا racist هستن! خیلی امیدوار بودم که حداقل نسل ما بتونه مراقب رفتار و حرفهاش باشه که بچه‌هامون وضعیت بهتری داشته باشن.
گاهی وقتها که شرایط و رابطه‌م با فرد مقابل اجازه بده بهش یادآوری می‌کنم که ما اینجا بچه داریم، دوست داشته باشیم یا نه، بچه‌های ما دارن
ما بچه‌های دیگه با ملیت‌ها و رنگ‌های مختلف بزرگ می‌شن. این چیزیه که باید خیلی خیلی بیشتر مراقب حرف و رفتارمون باشیم.
 
 
شاید بعدها و بیشتر در مورد نژاد‌پرستی و اون سوالی که تجربه‌ی من تو استرالیا در مواجه با نژاد‌پرستی چی بوده بیشتر نوشتم.