Hobby زندگی شما چیه؟
اون اوایل که اومده بودیم استرالیا و شاید هفتهی اولی که کار پیدا کرده بودم یکی از همکارهام از پرسید Hobby تو چیه؟ وقتی این رو پرسید مدت زیادی مکث کردم، دوباره ازم پرسید تو موقع بیکاری و وقتی کاری نداری چی کار میکنی؟ راستش هر چی به عقب برمیگشتم میدیدم من زمان زیادی از ماههای اخیر زندگیم رو داشتم زبان میخوندم تا آیلتس بگیرم، بقیه رو هم درگیر پروسه مهاجرت بودم و سایر مسائل روزمره زندگی در ایران. شاید مثل خیلیهای دیگه!
خلاصهی داستان تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که کتاب میخونم. طبعا چیزهایی که من توی ایران میخوندم و پیگیر بودم خیلی مورد علاقهی اون همکارم نبود و برای همین بحث ادامه پیدا نکرد. شاید براتون جالب باشه که همین سوال رو گاهی تو مصاحبهها هم به عنوان سوال کژوال میپرسن. بعضیها از بعد روانشناسی و بعضی هم بابت اینکه طرف مقابل رو بشناسن و یخشون یه کمی باز بشه!
بعدها وقتی با بعضی دوستان ایرانی حرف میزدم میدیدم خیلیها مشکل من رو داشتن، البته منظورم این نیست مشکل تکتک ما اینه که Hobby توی زندگیمون نداریم! یادمه اون روز و حتی برای مدتها این سوال ذهنم رو مشغول میکرد. حتی از اینکه میدیدم یکسری آدمها Hobbyهای مختلفی مثل جمع کردن وسایل قدیمی، کمپینگ رفتن، ماهیگیری، ورزش و هزار تا چیز دیگه رو توی کارهای زندگیشون دارن از خودم ناراحت و عصبانی میشدم. اینکه چرا من چیز قابل ارائهای پیدا نمیکنم.
از اون زمان چند سالی گذشت و همین چند روز پیش که داشتم به اون روزها و اون حرفها فکر میکردم دیدم من هم حالا چه لیست خوبی از Hobby هام دارم، چه لیست بزرگی از آرزوها و کارهایی که دوست دارم انجامشون بدهم دارم. هر از گاهی توی To Do List خودم مینویسم که چه کارهایی رو دوست دارم برای بعد انجام بدهم و مینویسمشون که فراموششون نکنم.
نمیدونم چقدر این به سبک زندگی و خیال راحت برمیگرده یا به شخصیت آدمها. در هر حال چون که این روزها دوباره داشتم به این چیزها فکر میکردم فکر کردم که اینجا کمی در موردش بنویسم….
عکس از اینجا