سال ۲۰۲۳ با یک ماه تاخیر!
من تقریبا هر سال، و با شروع سال جدید برای خودم یه Resolution با جزئیات کامل مینوشتم که میخوام سال بعدی چی کار کنم، به چی برسم اما راستش برای سال ۲۰۲۳ همچین کاری نکردم.
سال ۲۰۲۲ برای من از طرفی سال خیلی خوبی بود، به خیلی چیزهایی رسیدم که شاید تا ده سال پیش برام «آرزو» بود. اگه بخوام درست بگم من حالا اون منی هستم که ده سال پیش در بهترین حالت آرزوش رو داشتم. اگه بخوام دروغ نگم تو خیلی موارد حتی بالاتر از اون! تو سال قبل خیلی کارهایی که کردم که دوست داشتم و تو خیلی چیزها به خودم امتیاز قابل قبولی میدهم.
اما از طرفی سال ۲۰۲۲ برای من سال خیلی سختی هم بود، تغییرات بزرگی برام اتفاق افتاد، «بزرگ» به معنی «سخت و بد» نیست، گاهی معنیش یه تغییره! خانوادهمون بزرگتر شد، فاصلهمون از خیلی از آدمها (خوب یا بد) بیشتر شد، کلی خبرهای ناراحت کننده از ایران و خانواده توی ایران گرفتم و شاید بتونم بگم در مواقعی خیلی غمگین و افسرده بودم. چند ماه آخر سال سعی کردم از یک متخصص کمک بگیرم و کمی صحبت کنیم. نمیدونم راستش چقدر تاثیر داشت و خوب بود یا نه. شاید جداگانه ازش یک روزی اینجا بنویسم!
در نتیجه چیزهایی که گفتم لیست کارهایی که برای سال جدید برای خودم نوشتم خیلی کمتر از قبل بود. بیشتر دلم میخواد تلاش کنم که آدم شادی باشم و به قولی سخت نگیرم و شل کنم! «سخت نگرفتن» شد اصلیترین برنامهای که برای سال جدید دارم.
تو شش ماه دوم سال پیش خیلی میخواستم که یه Certificate جدید مربوط به کارم بگیرم، شاید همین باعث شد تو ذهنم خیلی مشغولیت درست کنم و خیلی به خودم سخت بگیرم! یه روزی اواخر سال تصمیم گرفتم که اون Task رو برای مدتی از توی لیستم حذف کنم، من حتی گاهی بر خلاف چیز ظاهری که همه ازم میبینن توی کارم هم دلم میخواد خیلی خوب و بدون نقص باشم! همین روند گاهی باعث میشه خودم رو با بقیه مقایسه کنم و فکر کنم «باید فلان کار رو میکردم» یا «چرا فلان کار رو نکردم؟». خیلی پیش اومده که نشستم با خودم دو دو تا چهار تا کردم که تا همین جای کار هم خیلی خوب بودم! من با این همه مشغله و دو تا بچه، نمیتونم و نمیشه تو همه چیز بهترین باشم. بهتره برای خودم دو سه تا هدف اصلی مشخص کنم و روی اونها به عنوان کارهای اصلی تمرکز کنم. به خودم گفتم اصلا درست نیست و نمیشه خودم رو با آدم جوان تازه نفسی که دغدغهای به جز کار نداره مقایسه کنم. (میبینید این حرفها و اثر تفکرات منفی رو خیلی خوب توی تئوری بلدم!)
تو خیلی چیزهایی که اذیتم میکنه فکر میکنم اگه فلان اتفاق بیفته تو بدترین و بدترین حالت ممکنه چی میشه؟ تو بیشتر موارد اتفاق خیلی خاصی نمیافته پس باید بتونم سختگیریها رو کنار بذارم و حداقل با خودم مهربونتر باشم. شاید کمی خودخواهانه به نظر بیاد ولی ما باید کمی خودخواه باشیم و به خودمون بیشتر برسیم که در مرحله دوم بتونیم به اطرافیانمون هم کمک کنیم.