از بازگشت به کار بعد از کرونا
خب ظاهرا اوضاع کرونا تو استرالیا تحت کنترله، ایالت ما چند روزی تعداد کیسهای جدیدش صفر بود و تو روزهای اخیر هم کمتر از پنج نفر گزارش شده؛ دولت از پایان این هفته آزادی بیشتر (و کنترل شده) رو در نظر گرفته و البته دولت فدرال هم از هفتههای قبل برنامه بازگشت شرکتها و بیزینسها رو مطرح کرده که بستگی به ایالتها، میتونه متفاوت باشه.
چند روز پیش HR شرکت اعلام کرد که از هفته آینده بیست درصد از پرسنل باید به محل کار برگردند و مدیران هر تیم به زودی جزئیات بیشتری رو به پرسنل اعلام میکنند. توی جلسهی اول هفته مدیرمون در مورد همین مساله توضیح داد و چیزی که برام جالب بود واکنش اعضای تیم بود؛ تقریبا هیچ کس علاقهای به بازگشت نداشت. این رو باید اضافه کنم که چند نفری توضیح دادن که خیلی مشتاق برگشتن هستن، توی خونه خسته شدن ولی خب تهِ جملهشون یه «اما…» بود که معلوم بود بابت یه چیزایی نگران هستن.
از نظر من دو دلیل اصلی وجود داشت:
- • دلیل اول نگرانی در مورد موج دوم ویروس و اینکه وقتی میشه از خونه کار کرد چرا باید حضور فیزیکی داشته باشیم و خودمون رو در معرض ریسک قرار بدهیم؟
• دلیل دوم که البته نا محسوس بود، عادت کردن آدمها به وضعیت موجود و اینکه توی خونه گاهی میشه راحتتر کار کرد و حتی لازم نیست هزینه transport و سایر چیزها رو پرداخت کرد!
اما نکتهای که برام جالب بود و بر اساس تجربهی کاری توی ایران با شرایط اینجا مقایسه کردم، راحت بودن آدمها در حرف زدن، اینکه چی فکر میکنند؟ اینکه راحت نقد میکنند و اعلام میکنند با این نظر موافق نیستن بود؛ شخصا فکر میکنم توی ایران آدمها با احتیاط بیشتری با افراد بالای دستی صحبت میکنند.
یکی دو نفری به شدت بیشتری انتقاد کردند و در آخر هم مدیرمون گفت این تصمیم شرکته که باید بهش احترام بگذاریم اما قبل از هر اقدامی گفت همه نظرات رو با مدیران بالاتر و HR مطرح میکنه. قبلا گفته بودم اینجا و بر اساس سیستم مدیریتی، معمولا آدمها سعی میکنند موارد مهم رو با افراد بالاتر چک کنند، شاید دلیلیش اینه که بعدا دیگه لازم نیست در مورد خیلی چیزها از خودشون دفاع کنند و مسئولیت رو به عهده بگیرند، نهایت داستان اینکه یک confirmation از مدیر بالاتر و مسئول مربوطه دارند!
چند نفری که انتقاد تندی داشتند این موارد رو مطرح کردند:
-
• وقتی بیزینس ما non-essential محسوب میشه چه دلیلی داره تو مرحله اول حضوری فیزیکی رو شروع کنیم؟
• هنوز وضعیت Public transport خیلی روشن نیست؛ از اونجایی که ناچاریم از قطار و اتوبوس استفاده کنیم اگه اتفاقی برای ما، خانواده و نزدیکانمون بیفته کی جواب میده؟ HR ؟ شرکت؟
• وقتی بر اساس Social distancing کسی نمیتونه نزدیک میز ما بیاد و عملا باید همه درخواستها از طریق تیکت و ایمیل باشه؛ دیگه حضور فیزیکی معنی نداره!
• چرا تیم منابع انسانی یک دستورالعمل خیلی مشخص و شفاف رو برای همین کار تا حالا منتشر نکرده؟
خلاصهی ماجرا اینکه دوست داشتم باهاتون این رو به اشتراک بگذارم که خوب و لازمه از حق خودمون مطلع باشیم، در مورد نگرانیهامون صحبت کنیم و بخواهیم که اونها رو با مدیران مربوطه مطرح کنیم. لازم نیست بخاطر اینکه کارمند هستیم فکر کنیم نباید چیزی بگیم و سکوت کنیم!
در آخر باز هم به اینکه فکر کردم گاهی مدیریت افراد چقدر سخت و مسئولیت داره، چقدر میتونه گاهی چالشی باشه!