خرید خونه در سیدنی

وقتی یه نفر مهاجرت کرده یه گوشه‌ی دنیا و می‌شنوید خونه خریده ممکنه تصور شما این باشه که اوووو دمش گرم! یا مثلا ببین چهار ساله رفته اونجا و خونه خریده هشتصد هزار دلار یا یه میلیون دلار؛ حتی ممکنه تو ماشین حساب بزنید که الان هشتصد هزار دلار به نرخ دلار روز چنده؟ ولی ماجرا چیز دیگه‌‌ای هستش، یا حداقل همه داستان چیزی نیست که می‌دونید

اصولا خرید خونه می‌تونه با داشتن حداقل حدود ده درصد نرخ خونه انجام بشه، به این مبلغ حدود 5-4 درصد مالیات و هزینه‌های دیگه رو هم اضافه کنید و حالا صاحبخونه باید به
مدت سی‌سال پول خونه رو به بانک پس بده، یاد مدیرعامل خیلی سابق تو ایران افتادم که می‌گفت داریم واسه‌ی بانک کار می‌کنیم {آدم رو یاد اون کشتی طوفان‌زده‌ی فلان می‌انداخت!}

ممکنه شما بپرسید خب که چی؟ تو همین ایران هم باید سی سال قسط بدی، با این تفاوت که باید نود درصد پول خونه رو داشته باشی، تازه بگذریم که خونه‌یی که خریدی ایده‌آل هم نیست و تو خیلی موارد بلافاصله باید رفت دنبال اجاره دادن و الباقی داستان‌ها که البته درست هم هستفقط هدفم این بودکه یادآوری کنم خریدن خونه اینجا هم کار راحتی نیست. به خصوص برای ما که ريال که در مقابل دلار پشیزی هم نمی‌ارزه رو آوردیم و یه جورایی زندگی رو از صفر مطلق دوباره می‌سازیم. اما شاید بپرسید پس با این وجود و این شرایط چرا خونه می‌خریم؟
 
.

چرا خونه می‌خریم؟

اول- اولین دلیلی که من تو ذهنم دارم اینه که خونه برای ما مهاجرهای (به خصوص شرقی) حکم یه طور پایگاه رو داره، وقتی می‌خریمش تازه به نوعی و به واقع حس می‌کنیم مستقر شدیم! اثر روانی صاحبخونه شدن برای ما ایرانی‌ها خیلی مهمه.

دوم- مثل تهران خودمون یا خیلی جاهای دنیا، قیمت خونه هر روز و هر سال بالاتر می‌ره، اگه خونه‌یی رو دو سال جلوتر هم خریده باشی بردی! به قول دوستی که می‌گفت تو این سالها هیچ وقت خودم به اندازه خونه‌یی که خریدم پول نساختم.

سوم- به خصوص نسل من که خیلی چیزا رو دیده، هیچ وقت نمی‌خواد اون چیزایی که نسل قبل تجربه کردن رو دوباره تجربه کنه، خیلی از ماها بی‌ارزش شدن پولمون ظرف مدت کوتاهی در دوره رئیس‌جمهور قبلی! رو به چشم دیدیم. به قول قدیمی‌ها که چشممون ترسیده!

چهارم- اصولا تو سایر ممالک دنیا وقتی کمی پس‌انداز داری دیگه نمی‌تونی دلار و سکه بخری! اینجا خبری از سکه طرح قدیم و طرح جدید نیست، برای سرمایه‌گذاری راههایی مثل سهام، خرید بیزینس و خرید خونه رو جلوی رو داری.
 
 
.
نتیجه‌گیری: با همه‌ی این مسائل، این پست رو جزء مزیت‌های مهاجرت طبقه‌بندی می‌کنم و شخصا خوشحالم که اینجام. با همه‌ی حرفایی که در مورد گرونی، سخت‌بودن و خیلی چیزهای دیگه نوشتم همین پروسه‌ی خرید خونه از خیلی جهات قابل مقایسه با ایران نیست، شاید بتونم بگم خرید خونه ایده‌آل تو ایران سخت‌تر از اینجاست.