از فاصلهی بعد مهاجرت که هر روز بیشتر میشن
این که میخوام بنویسم رو به نوعی هزار بار قبلا اینجا اشاره کرده بودم اما راستش این روزها این حس رو بیشتر از هر زمان...
سختیهای پدرانه که سانسور میکنیم!
الان که در حال نوشتن این مطلب هستم، هنوز مطمئن نیستم که آیا قراره روی وبلاگ منتشرش کنم یا که فقط دارم برای خودم مینویسم....
هنوزم به آدمها فکر میکنم
خیلی روزها اینجا به آدمهای نزدیکم تو ایران فکر میکنم بیشتر از همه به پدر و مادر و برادرها، گاهی با حسرت اینکه کاشکی همه...
دفتر حفظ و نشر آثار اینجانب
نوشتن رو دوست دارم، نوشتن حتی چیزهای کوچیک به من کمک میکنه که بتونم ذهنم رو آروم کنم و حتی کمی بهتر به شرایط و...
دوباره
حدود یک هفتهست که میخوام اینجا رو آپدیت کنم. وقتی فاصلهی نوشتنها کمی طولانی میشه، نوشتن سخت میشه. میخواستم از همه اینهایی که پایین لیست...
کار عار نیست
یکی از ویکندها تو یه کافهای منتظر بودم که قهوهم رو بگیرم، یه نوجوان حدود دوازده سیزده ساله اومد و خواست با مدیر کافه صحبت...
هزینه
بعضی تعاریف هستن که خیلی منطبق با زندگی روزمره ما هستن. یکی از اونایی که خیلی دوست دارم «هزینه فرصت» در اقتصاد هستش؛ هزینه فرصت...