آسمون دنیای کارمندی در استرالیا
منتشر شده در: جولای 2, 2019
خیلی کلی بگم اینطوری نیست که فکر کنید تو محیط کار خارج از ایران همه چی مرتب و با حساب و کتاب و براساس ضابطهست. مشکل سوء مدیریت چیزیه که خیلی جاها وجود داره، یکسری آدمهای زرنگ و از زیر کار در رو هم همه جا هستن و اتفاقا اینجا خیلی خوب کار میکنن! {البته برای خودشون} یک بخشهای بزرگی از بیزینسها که بیشتر پیگیر منافع خودشون هستن، شاید خیلی بیشتر از ایران! همونطوری که قبلا گفته بودم ما فقط ابزار هستیم. معمولا توی مراسم Farwell (یا همون تودیع خودمون) یکسری جملات تکراری و اثربخش دارن، خیلی وقتها اسم اون آدم و تعداد سالهایی رو که کار کرده عوض میشه!
چند روز پیش یه ایمیلی گرفتم که به فلان مدیر خوشامد میگیم و فلان قدر سابقهی اجرایی تو جاهای بزرگ داره، از قضا چون باید با من خیلی نزدیک
کار کنه اومد پیش من وقتی براش یک چیزهایی رو تعریف کردم و رفت و برگشت حس کردم به وضوح نمیدونه چه خبره؛ نه اینکه فکر کنید با محیط و فرهنگ شرکت آشنا نیست بلکه دقیقا conceptهایی که مربوط به کارش هستن رو هم نمیدونست و من بعد از یک نصف روز متوجه شدم این آدم قرار نیست (و اصلا بلد نیست) که چیزی رو درست کنه، سمت مدیریتی و احتمالا حقوق بالای 150 K در سال!
کار کنه اومد پیش من وقتی براش یک چیزهایی رو تعریف کردم و رفت و برگشت حس کردم به وضوح نمیدونه چه خبره؛ نه اینکه فکر کنید با محیط و فرهنگ شرکت آشنا نیست بلکه دقیقا conceptهایی که مربوط به کارش هستن رو هم نمیدونست و من بعد از یک نصف روز متوجه شدم این آدم قرار نیست (و اصلا بلد نیست) که چیزی رو درست کنه، سمت مدیریتی و احتمالا حقوق بالای 150 K در سال!
از طرفی نمیدونم داستان چطوریه، وقتی با آدمها حرف میزنی میفهمی خیلیها همین حس رو دارن، خیلیها در مورد آدمها دقیقا همین دیدگاه رو دارن اما از طرفی اینجا زیاد کسی به کار نفر دیگه کاری نداره، وقتی وظابف تفکیک شدهست کسی درگیر این نیست (و اصلا کار درستی هم نیست) که کنجکاوی کنی فلان نفر چرا داره دور خودش میچرخه! شاید هم به قول یکی از دوستان، آزیها یه کمی محتاط هستن و زیاد در مورد این چیزها درگیر نمیشن!
یه مدیر دیگهیی تو مجموعه داریم وقتی شروع به پرزنت کارها میکنه همه فکر میکنن ووو! چه آدم این کاره و کار درستی؛ اما به قول یکی از همکارها بعد چندین سال توی این شرکت He is doing nothing! بعد همین آدم امروز سر موضوعی یه ایمیل به تیمش زده بود که «فلان مورد رو بررسی کنید، چون که خیلی روی کار ما تاثیر گذاشته»، چون نمیخواستم آدم خبیثی باشم reply to all نکردم، واسه خودش یه اسکرینشات گرفتم و نوشتم عمو اینو خودت تایید کرده بودی! خب معنیش اینه که یا نمیدونی چی رو تایید کردی؛ یا کلا برات مهم نیست که در هر دو حالت اوضاعت خرابه!! آدم زرنگیه؛ ده دقیقه بعد ایمیل من رو ریپلای کرد، دو سه نفر دیگه رو هم cc کرد که ما باید برای این کار یه «پروسه» درستی تعریف کنیم! احتیاط کارمندی و خیلی چیزهای دیگه باعث شد که چیزی نگم! حرفش آدم رو یاد مسئولین محترم مملکتمون میانداخت که گلایه و شکایت دارن، بعد آدم فکر میکنه به کی شکایت دارن وقتی خودشون در راس امور نشستن؟
خلاصهی داستان اینکه قصد گلایه ندارم، قطعا حتی کارمندی توی استرالیا رو خیلی بیشتر از کارمندی تو ایران ترجیح میدهم. حداقل وظایف و بایدهای کاریام معلومه، پول بدی هم نمیگیرم اما از طرفی، دنیای کارمندی همینه؛ به قولی آسمون کارمندی همه جا یه رنگه!