چطوری از دنبال کردن هدف‌های کوتاه مدت خسته نشیم؟
احتمالا همه می‌دونیم که بهترین راه برای رسیدن به هدف‌های بلند و میان مدت اینه که هدف‌ها رو به بخش‌های کوچکتر تقسیم کنیم و سعی کنیم که تا اونها رو به نتیجه برسونیم. به عنوان مثال اگر گرفتن مدرک X را هدف میان مدت تعریف کنیم یاد گرفتن بخش‌های مختلف و Topic ها رو به عنوان هدف‌های کوچکتر تعریف کنیم تا بتونیم به اون هدف نهایی برسیم. اما مشکل اصلی چیه؟
خیلی از ما در طول رسیدن به هدف اصلی خسته می‌شیم و ممکنه کار رو نصفه کاره رها کنیم. مدتی پیش چند تا مطلب خوندم و گوش کردم که دو تا نکته‌ی جالب داشت، مواردی که من اونا رو به صورت ناخداآگاه انجام می‌دهم ولی متوجه شدم که اینها به عنوان راهکارهایی از طرف مربی‌های productivity معرفی شدند و خیلی جاها استفاده می‌شوند. دوست داشتم که چیزایی که تجربه کردم و خوندم اینجا یه کمی صحبت کنیم.
الف- اندازه گیری موفقیت:
مسیر رفته (که تحت عنوان Measure backward شناخته می‌شه) یعنی به جای اینکه مسیر باقی مانده رو ببینیم و فکر کنیم چه راه درازی در پیش داریم به مسیری که رفتیم فکر کنیم. مثلا فکر کنیم در طول دو سه هفته‌ی اخیر چه تعداد منابع و اطلاعات مختلفی رو یاد گرفتم. یه جای اینکه فکر کنیم پنج کیلوی دیگه باید کم کنم تا به وزن ایده‌آل برسم به این فکر کنیم که تا امروز دو کیلو وزن کم کردم! من خودم از این به عنوان «فکر کردن به نیمه‌ی پر لیوان تعبیر می‌کنم». اگر چه معتقدم که باید منطقی و معقول به همه جوانب نگاه کنیم اما با نگاه کردن با اینکه چی کار کردیم و دستاوردمون چی بوده گاهی می‌تونیم محکمتر و مصمم‌تر به جلو حرکت کنیم.
ب- مغز انسان و سیستم جایزه!
مغز ما طوری طراحی شده که به سیستم جایزه (Rewarding) علاقه خوبی داره، خیلی از متخصصان بر این باورند که وقتی کارهای روزانه‌مون رو جایی می‌نویسیم و بعد از انجامش اونها رو تیک می‌زنیم این باعث می‌شه حس خوشایندی پیدا کنیم، از طرفی وقتی روزهایی رو که به صورت مستمر کارهامون رو انجام دادیم می‌شماریم همین بهمون انگیزه می‌ده که این زنجیره رو قطع نکنیم (Not break the chain) و همچنان فعال باقی بمونیم. من این مورد آخر رو با استفاده از اپلیکیشن To Do List که اینجا توضیح دادم انجام می‌دهم و هر از گاهی به تعداد روزهایی که تونستم به هدف روزانه‌ام برسم نگاه می‌کنم و همین باعث می‌شه که ادامه بدهم!
ج- ادامه دادن زنجیره…
به کتاب صوتی که گوش می‌دادم اشاره می‌کرد همه ما ممکنه روزهایی نتونیم به کارهایی که برای خودمون به عنوان Daily goal تعریف کردیم برسیم و به قولی اون زنجیره رو بشکنیم. دلایلی مختلفی برای این وجود داره از مسایل شخصی تا کارهای غیر مترقبه و یا این یک روزی حالمون خوب نباشه! اما مهم اینه که سعی کنیم زود به مسیر اصلی برگردیم! اگه قراره روزی نیم ساعت کتاب بخونیم و نمی‌تونیم تلاش کنیم ده دقیقه بخونیم، ده دقیقه بهتر از هیچیه یا اگه یک روز رو از دست دادیم، روز بعد دوباره از نو شروع کنیم و نگذاریم که این فاصله بیشتر و بیشتر بشه…
به عنوان حسن ختام مطلب یه چیزی رو از James Clear نقل می‌کنم+، ایشون معتقده اگه هر روز تلاش کنیم تو موردی که برای خودمون برنامه ریزی کردیم فقط یک درصد پیش بریم در نهایت و در طول یکسال بیشتر از ۳۷ درصد وضعیت بهتری خواهیم داشت. مقایسه کنید بین کاری نکردن (صفر) و یک درصد پیشرفت روزانه (و ۳۷ برابر وضعیت بهتر!)