دسته: بازار کار در استرالیا

بهت نگفته بودم که دوباره یادگرفتن «سه‌تار» رو شروع کردم، درست مثل هزار و یک وجه مشترکی که داشتیم و نگفتیم! توی ذهنم آهنگهایی که...

یه زمانی شاید حدود دو سه سال پیش، حس می‌کردم خیلی از کارم راضی نیستم، یعنی اینکه اصولا تو پایان روز کاری حس خیلی شاد...

چند روز پیش داشتم در مورد مصاحبه کاری که منجر به گرفتن کار جدید شد، فکر می‌کردم. یکی از فیدبک‌های جالبی که در انتهای مصاحبه...

همونطور که قبلا اینجا نوشته بودم آفر و قرارداد کار جدید رو امضا کردم و بعد از حدود دو هفته همچنان منتظرم که شرکت Partner...

همونطور که قبلا اینجا گفته بودم مدتیه که دنبال کار جدید هستم، این بار برخلاف کار اول خودم می‌دونم دقیقا دنبال چه شغلی هستم و...

تو چند هفته‌ی اخیر با چند تا از دوستان یه صحبت مختصری در مورد Certificate گرفتن داشتم فکر کردم بد نیست اگه در مورد چیزایی...

شاید تو شرایط کرونایی این روزها از کار نوشتن کمی سخت باشه، ولی بالاخره قرار نیست که تا آخر این شکلی باشه، تصمیم گرفتم در...

گمونم یه جایی تو همین وبلاگ از مصاحبه‌ای که منجر به کار گرفتن من در استرالیا شد نوشته بودم، چیزی که باعث شد این مطلب...

مدیرمون استعفا داد و رفت؛ همون روز آخر یکی از اعضای تیم رفت براش یه چیزی از طرف کل تیم خرید، ظهر باهاش رفتیم ناهار...

روزهای اولی که کارم رو تو استرالیا شروع کرده بودم خیلی سخت بود، یعنی توضیح دقیقش اینه که خیلی خیلی سخت بود، اون قدری که...