هر روز تعداد زیادی افراد مسن و معلول را توی خیابون و قطار در تردد می‌بینم و اگر اغراق نکنم هر بار فکرم رو مشغول...

به این نتیجه رسیدم که اینجا بیشتر از هر جا و هر وقت دیگه باید قوی بود. توی محیط کار واسم پیش اومده که کسی...

بی‌خودی دارم به پیر شدن فکر می‌کنم، بی‌خودی که نیست، کی بی‌خودی به چیزی فکر می‌کنه؟ ذهنم درگیر اینه که چرا بعضیا زودتر از چیزی...

معمولا صبح‌ها تو مسیر چند دقیقه‌ای تا رسیدن به ترن تو ذهنم با خودم حرف می‌زنم. انگار که نشسته باشم و از زندگی اینجا برای...

امروز فکر می‌کردم پروسه مهاجرت هیچ وقت تمومی نداره، از شروعش که احتمالا حداقل یکی دو سالی تو ایران زمان می‌بره و یه طوری درگیرت...

یکی از مهارت‌های اصلی چهارگانه برای هر زبانی قدرت فهمیدن مطالب از طریق گوش کردنه؛ یعنی همون چیزی که به عنوان Listening می‌شناسیمش. تو یه...

گم‌کردن یا دزدیدن گوشی موبایل چیزی بدتر از دست دادن یک وسیله ارتباطی است! همه اطلاعات و زندگیمون یه طورایی با این وسیله همراه شده،...

تو ایران که بودم وقتی قرار بود ایمیل بزنم یاد گرفته بودم حتما عنوان اون طرف رو بالای ایمیل بنویسم، اگر همکارم یک همکار معمولی...

چطوری فکر می‌کنید که حتی برای درخواستهای رسمی و اداری هم می‌شه به جای متن مناسب و فارسی، چیزی که به نظرتون رسید رو پینگلیش...

بعضی از ایده‌های جوامع دیگه رو خیلی می‌پسندم، چیزایی که در عین فان بودن سعی می‌کنه کمی به موسسات و افراد درگیر هم کمک بکنه،...